این معلم جوان درباره کاری که انجام داده است، توضیح داد: دانشآموزان، عروسکها را با مواد بازیافتی مانند گونی و درِ بطری همراه مواد دیگری مانند طناب کنفی که تهیه کردند، ساختند. من ساخت کاردستی را با مواد اولیه متفاوتی از جمله کاغذ رنگی، کاموا و پارچه با دانشآموزان تجربه کردم؛ اما آنها تا امروز بیشترین علاقه را نسبت به عروسکسازی نشان دادهاند.
کشاورز با بیان اینکه ما در ساعت هنر، کارهای متفاوتی انجام میدهیم که یکی از آنها عروسکسازی است، گفت: سال گذشته ساخت عروسک را انجام دادیم و سعی میکنیم امسال هم در دورهای یک ماهه، این کار را تکرار کنیم، زیرا بچهها برای انجام آن اشتیاق زیادی نشان میدادند.
او درباره اینکه چقدر سعی کرده است استفاده از اِلمانهای بومی را در این کار به دانشآموزان آموزش دهد، اظهار کرد: دوست نداشتم ذهن بچهها را به سمت خاصی هدایت کنم یا من ایدهدهنده باشم. بچهها خودشان خلاقیت به خرج دادند و حتی برای عروسکهایشان لباس دوختند و نکته قابل توجهتر اینکه بعد از ساخت عروسکهای دستساز، باربیهایشان را کنار گذاشتند.
این معلم ادامه داد: این کار آنقدر برای دانشآموزان جذابیت داشت که تمام لوازم جانبی عروسکهای باربی را در اختیار عروسکهای دستساز خودشان قرار میدادند، مثلا لباسهای باربی را تن عروسکهای خودشان میکردند. آموزش و پرورش تلاش زیادی میکند تا دانشآموزان را به سمتی هدایت کند که از عروسکهای خارجی، بویژه باربی استفاده نکنند. در حالی که با این کار بدون آنکه اجباری در کار باشد، خود دانشآموزان به این نتیجه رسیدند. اینکه بچهها بخواهند از عروسکهای باربی خود که آنقدر به آن علاقه دارند، بگذرند عجیب است.
کشاورز که فارغالتحصیل رشته الکترونیک است، اضافه کرد: بچهها خودشان عروسکها را به هر شکلی که میخواستند، درست میکردند و به آن ایده میدادند، من هم سعی میکردم در این کار دخالت نکنم. نتیجه این کار، خلق عروسکهایی با چهرههای متفاوت بود. مثلا تمام دانشآموزان برای عروسکهایشان اسمهای خیلی زیبایی انتخاب کردند و حتی تعدادی از دانشآموزان با شور و شوق فوقالعاده برای عروسکهای خود، شناسنامه درست کردند. تعدادی از بچهها هم نه یک عروسک، بلکه یک خانواده عروسکی ساختند.
او با بیان اینکه قرار بود نمایشگاهی از عروسکهای دستسازِ بچهها برگزار شود، افزود: با آنکه از راههای مختلف برای انجام این کار اقدام کردیم، اما این اتفاق نیفتاد، زیرا سالنی برای نمایشگاه به ما ندادند. آنقدر ما را به بخشهای مختلف ارجاع دادند که خودمان از برپایی نمایشگاه پشیمان شدیم. دانشآموزان اشتیاق زیادی برای شرکت در نمایشگاه داشتند، اما متاسفانه آموزش و پرورش در این زمینه همکاری نکرد.
این معلم با بیان اینکه فیلم مستندی در اینباره ساخته است، گفت: زمانی که برای برگزاری نمایشگاه به نتیجه نرسیدم، به فکر ساختن فیلم مستند افتادم که در حال حاضر در مرحله تدوین است.
کشاورز درباره همکاری و برخورد خانوادههای دانشآموزان در این زمینه، بیان کرد: خانوادههای بچهها در این زمینه خیلی خوب همکاری میکردند و حتی به فرزندانشان یاد میدادند که چطور برای عروسکهایشان شال و کلاه ببافند.
او که حدود چهار سال است تدریس میکند، معتقد است: ما در برخی موارد سعی میکنیم بومیسازی و فرهنگ خودمان را حفظ کنیم، اما این اتفاق بیشتر بهصورت شعار بوده است. ما نمیتوانیم فقط با نوشتههای یک کتاب به دانشآموزان، آموزش دهیم که فرهنگ خودت را بخوان. همیشه تاکید میشود از عروسکهای باربی استفاده نکنید تا فرهنگ غرب وارد کشور نشود، اما متاسفانه فقط شعار میدهیم و اقدامی نمیکنیم.
این معلم اظهار کرد: باید در برخی موارد، روشهایی جلوی پای نسل جدید بگذاریم که بتوانند به درستی قدم بردارند. امیدوارم فعالیتهایی که برای این نسل ملموستر است، با اراده بیشتری انجام شود تا به نتیجه مثبتی برسیم و این کار بدون حمایت آموزش و پروش عملی نیست.
کشاورز بعد از کار با دانشآموزان تصمیم گرفته یکبار دیگر به دانشگاه برود و اینبار رشته آموزش ابتدایی را بخواند.
او درباره اینکه واحدهایی که در این رشته میگذارند تا چه اندازه در کارش تاثیر مثبت دارد، گفت: برای من که رشته تحصیلی قبلیام، به شغلم ربطی نداشت، بیتاثیر نبوده است.